افاده

معنی افاده
[اِ دَ] (ع مص) فایده گرفتن. (منتهی الارب) (تاج المصادر بیهقی) (ناظم الاطباء). کسب فائده کردن. (از اقرب الموارد). چیزی ستاندن از کسی. (مؤیدالفضلا) (آنندراج). || فایده دادن. (منتهی الارب) (مؤیدالفضلا) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (تاج المصادر بیهقی). عطا کردن مال را بکسی. (از اقرب الموارد). به این دو معنی هم واوی و هم یایی باشد و از لغات اضداد است. و چون یایی باشد بهره گرفتن از علم و مال و بهره دادن هر دو باشد. و فی المصباح: «و قالوا استفاد مالاً استفاده و کرهوا ان یقال افاد الرجل مالاً افاده»؛ ای استفاده. قال العرب یقوله کقوله: «مهلک مفید»؛ ای مستفید مال. (از اقرب الموارد) : ولا یفیده الفائده من جمیع الجهات و لایعید عاید. (تاریخ بیهقی ص 299). || هلاک کردن کسی را. میرانیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). بهلاکت رساندن و میرانیدن کسی را. (از اقرب الموارد). به این معنی اجوف واوی باشد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). ولی در اقرب الموارد این معنی ذیل افاده واوی و یایی هر دو آمده است. در یایی آرد: افاد الرجل و غیره؛ اماته. و منه: «افاد الجزور؛ نحرها». (از اقرب الموارد). || پاکیزه کردن نان را از خاکستر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). و به این معنی یایی باشد. (ناظم الاطباء). || برسولی آمدن نزد کسی. (منتهی الارب). مصدر «وفد» ثلاثی است که واو بدل بهمزه شده است.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.