اغفال
[اَ] (ع ص، اِ) جِ غُفل، یعنی آنکه از خیر و شر او امید و بیم نباشد و بی علامت و نشان و شتر مادهء بی شیر. و منه حدیث: طهفه النهدی لنا نعم اغفال ما تبض ببلال؛ ای ما تقطر ضروعها بلبن. (منتهی الارب). جِ غفل. (ناظم الاطباء) (دهار). و در تاج العروس حدیث مذکور بدینسان آمده: و منه حدیث: طهفه و لنا نعم همل اغفال؛ ای لاسمات علیها. (از تاج العروس). || مردان ناآزموده کار. (منتهی الارب). و بمجاز بی خبران و گمراهان : سلطان را رغبت افتاد که انفال آن اغفال در وجه برّی وافی و حسنه ای باقی صرف کند. (ترجمهء تاریخ یمینی ص 420).