اغتشاش
[اِ تِ] (ع مص) خیانت پذیرفتن یا گمان غش و خیانت نمودن چیزی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). مقابل نصیحت پذیرفتن یا گمان غش بردن بچیزی یا خائن شمردن. استغشاش: اغتشه و استغشه؛ ضد انتصحه و استنصحه او ظن به الغش او عده غاشا. (از اقرب الموارد). || (اِمص) مأخوذ از تازی. درهم شدگی کارها و آمیختگی آنها. شورش فتنه. هنگامه. طغیان و نافرمانی. (ناظم الاطباء).