اعلی

معنی اعلی
[اَ لا] (ع ن تف، اِ) بلند و بالای هر چیزی. مؤنث: عُلیا. (منتهی الارب) (آنندراج). بلند و بالای هر چیزی. (ناظم الاطباء). برتر و بلندتر و بزرگتر. (مؤید الفضلاء). نعت تفضیلی، مقابل اسفل. مؤنث: عُلیا. ج، عُلی. (از اقرب الموارد). برتر. (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی). زبرین. زبر. برتر. زبرتر. (زمخشری). برین. بالا. بالاتر. بلندتر. ارفع. مقابل ادنی. برترین. عالی تر. فوقانی. || بزرگوارتر. ج، اَعلَون. (مهذب الاسماء نسخهء خطی). سامی. (یادداشت بخط مؤلف). || صفت اشخاص و اشیاء قرار گیرد. رجوع به ترکیبات زیر شود.
- اعلای سر؛ زبرینِ سر. نَصل. عَسقَلان الرأس. (منتهی الارب).
- اعلی القیم؛ بالاترین قیمتها. بهای زبرین: در فقه دربارهء این موضوع که غاصب اگر مال مغصوب را تلف کرده باشد، باید قیمت روز غصب یا قیمت روز تلف یا اعلی القیم (بالاترین قیمتها) را بپردازد اختلاف است.
- اعلی الله درجته؛ بلند گرداند ایزدتعالی پایهء او را. جملهء دعایی که بیشتر در حق مردگان بکار می رود. رجوع به همین ماده در ردیف خود شود.
- اعلی الله مقامه؛ ایزدتعالی بلند فرماید مرتبهء او را. که خداوند جایگاه او را بلند فرماید. جملهء دعایی که بیشتر در حق مردگان بخصوص پس از نام فقیهی مرده بکار می رود. دعایی است فقیهی مرده را پس از ذکر نام وی. رجوع به همین ماده در ردیف خود شود.
- اعلیحضرت؛ خطابی است شاه را مانند ماژسته(1) و ساماژستهء(2) فرانسویان. (یادداشت بخط مؤلف).
- اعلیحضرتا؛ خطابی است شاه را.
- جدّ اعلی؛ بزرگترین از اجداد. جد جد. نیای برترین.
- چرخ اعلی؛ آسمان برین. فلک اعلی. بالاترین سپهر :
خوان آگاه دلش را از صفا
خانقاه از چرخ اعلی دیده ام.خاقانی.
- درگاه اعلی؛ درگاه رفیع. درگاه بلند : و این قاضی محمد بود کی برسولی کرمان بدرگاه اعلی اعلاه الله آمده بود. (فارسنامهء ابن البلخی ص 118).
- زند اعلی؛ مقابل زند اسفل. زند زبرین. رجوع به زند شود.
- سرادق اعلی؛ خیام اعلی. بارگاه اعلی. کنایه از آسمان برین :
ره رفته تا خط رقم اول از خطر
پی برده تا سرادق اعلی هم از علا.خاقانی.
- سمع اعلی؛ سمع سامی. سمع بزرگوار : و چون بعضی از آن پرداخته گشت ذکر آن بسمع اعلی قاهرهء شاهنشاهی رسید. (کلیله و دمنه).
- طارم اعلی؛ ایوان برین. کنایه از آسمان برین :
گهی بر طارم اعلی نشینم
گهی تا زیر پای خود نبینم.سعدی.
- علم اعلی؛ فلسفهء اعلی. فلسفهء الهی. الهیات. مقابل علم اوسط و علم اسفل. علم الهی. ماوراءالطبیعه. متافیزیک و آنچه ماوراء آن است: که نفس چیست طبیبان را با آن کار نیست من حیث الطب، آن معرفت از علم اعلی معلوم شود. (ذخیرهء خوارزمشاهی).
- فردوس اعلی؛ بهشت برین. بهشت بزرگ.
- فک اعلی؛ فک بالا. فک زبرین. مقابل فک اسفل. رجوع به فک شود.
- فلسفهء اعلی؛ مقابل فلسفهء اوسط و فلسفهء اسفل. حکمت الهی. علم اعلی. الهیات.
- مجلس اعلی؛ مجلس بزرگ. مجلس والا. مجلس بلندمرتبه.
|| (اِخ) نامی از نامهای خدای تعالی، چنانکه در: عبدالاعلی. (یادداشت مؤلف). || نام سورهء هشتادوهفتمین از قرآن. این سوره مکیه و نوزده آیت است، پس از سورهء طارق و پیش از غاشیه قرار دارد. (از تفسیر ابوالفتوح رازی). این سوره بقول بعضی مفسران مکی و بقول بعضی مدنی، نوزده آیت، هفتادودو کلمه، دویست وهفتاد حرف است. در این سوره از منسوخات هیچ نیست. در خبر ابی بن کعب است از مصطفی (ص) که هرکه این سوره را برخواند اللهتعالی بعدد هر حرفی که بر ابراهیم و موسی و عیسی علیهم السلام فروفرستاد او را ده نیکی در دیوان اعمال بنویسد. و در آثار سلف است که هرکه سورهء اعلی برخواند چنان است که پنج یکی از قرآن خواند و رسول خواندن این سوره دوست داشتی و بزرگان صحابه چون علی (ع) و زبیر و عبدالله عباس و عبدالله زبیر و عبدالله عمر و ابوموسی چون در نماز این سوره خواندندی بگفتندی: «سبحان ربی الاعلی». (از کشف الاسرار میبدی).
(1) - Majeste.
(2) - Sa Majeste.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.