اعراف

معنی اعراف
[اَ] (ع اِ) نوعی از خرمابنان. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). نوعی است از درختان خرما. (آنندراج). بصیغهء جمع، قسمی از درخت خرماست. (از اقرب الموارد). نوعی از خرما. (از کشاف اصطلاحات الفنون). || باره هایی میان بهشت و دوزخ. (از اقرب الموارد) (دستوراللغه). باره ای است میان جنت و دوزخ. (منتهی الارب). بارهء میان بهشت و دوزخ. (ناظم الاطباء). گویند اعراف سوری است میان بهشت و دوزخ و تحقیق آن است که اعراف اعالی سوری است که حجاب شده میان دوزخ و بهشت، تشبیه داده شد آن اعالی به یالهای اسبان یا تاجهای خروسان، چه اعراف در اصل جمع عرف یال اسب و تاج خروس را گویند چنانکه بیضاوی گفته و از این تحقیق ظاهر می شود که اعراف کنگره های آن سور باشد که حجاب بهشت و دوزخ است نه منازل مقرره که جمعی همیشه در آنها باشند چنانکه مشهور است. (آنندراج). بلندیهای میان بهشت و دوزخ. (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی). بالاها میان بهشت و دوزخ. (مهذب الاسماء نسخهء خطی). دیواریست میان بهشت و دوزخ. جایی که فاصل میان بهشت و دوزخ است. (از کشاف اصطلاحات الفنون). || بلندترین از بادها. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). بادها و ابرها و شنها و کوههای بلند و بالاها و ارتفاع هر چیز بلند و و آن جِ عُرف است. یقولون: «اعراف الریاح و السحاب؛ اوائلها و اعالیها» و منه: «بینهما حجاب و علی الاعراف رجال» (قرآن 7/46)؛ ای و علی اعراف الحجاب؛ ای اعالیه. (از اقرب الموارد). || مقامی است مابین دوزخ و بهشت و بدان جهت آنرا اعراف گویند که ساکنان آنجا اعرف باشند ای شناسنده تر باشند به احوال بهشتیان و دوزخیان و این روایت از امام زاهد است. (آنندراج) (غیاث اللغات). مقامی است میان بهشت و دوزخ :
حوران بهشتی را دوزخ بود اعراف
از دوزخیان پرس که اعراف بهشت است.
سعدی.
|| بوها. (آنندراج). بویها. (کشاف اصطلاحات الفنون). || (اِخ) سوره ای از سوره های قرآن. (از اقرب الموارد). سورهء هفتم از قرآن. مکیه است و آن دویست وپنج آیت است، پس از انعام و پیش از انفال. (یادداشت بخط مؤلف). مؤلف کشف الاسرار آرد: این سوره الاعراف بعدد کوفیان دویست وشش آیت است و سه هزار و هشتصد و بیست و پنج کلمه و سیزده هزار و هشتصد و هفتاد و هفت حرف، جمله بمکه فرودآمد بروایت جویبر از ضحاک. مقاتل گفت: مگر پنج آیت که در مدنیات شمرند «واسئلهم عن القریه» تا به آخر پنج آیت. گفت این پنج آیت بمدینه فروآمد باقی همه بمکه فروآمد. در این سوره منسوخ نیست مگر یک آیت و آن «خذ العفو و أمُر بالعرف(1)» گفته اند که اول این آیت منسوخ است و میانهء آیت محکم و آخر آیت منسوخ. اول گفت: «خذ العفو»؛ یعنی الفضل من اموالهم، و این آن بود که در ابتداء اسلام کسی که صاحب مال بود، هزار درم از بهر خویش بنهادی، یا ثلث مال، و باقی بصدقه دادی. اگر پیشه ور بودی قوت یک روزه بنهادی و بصدقه دادی. پس زکوه فرض آنرا منسوخ کرد. و میانهء آیت «و أمر بالعرف»؛ یعنی بالمعروف، این محکم است. «و اَعرض عن الجاهلین» منسوخ است به آیت سیف. (از کشف الاسرار میبدی). || جِ عُرف، بمعنی ریگزار و جای بلند و نوعی درخت خرما و درخت اترج و پشته های مشرف از ریگزارها. (از اقرب الموارد). جِ عُرف. (منتهی الارب). رجوع به عرف شود. || در اصطلاح صوفیان عبارت است از مطلع که آن مقام شهود حق است در هر شی ء در آن حالت که متجلی باشد بصفاتی از باری تعالی که آن شی ء مظهر آن صفات است و آنرا مقام اشراف است بر اطراف. (از تعریفات جرجانی). و مؤلف کشاف اصطلاحات الفنون آرد: در اصطلاح متصوفان عبارت است از اطاعت که مقام شهودی حق است در هر شیئی از اعیان ممکنات و اوصاف آن ممکنات در حالت بودن اللهتعالی متجلی بصفات که این شی ء مظهر آن صفات است و این مقام اشراف است. (از کشاف اصطلاحات الفنون). قال الله تعالی: و بینهما حجاب و علی الاعراف رجال یعرفون ک بسیماهم... (قرآن 7/46). و قال النبی صلی الله علیه و سلم اِن لکل آیه ظهراً و بطناً و حداً و مقطعاً. (آیهء قبل و روایت فوق در تعریفات جرجانی بعنوان شاهد آمده است). || و نیز اعراف کوهی است مشرف بر قعیقعان در مکه. (از معجم البلدان).
(1) - قرآن 7/199.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.