اعجاز
[اَ] (ع اِ) جِ عَجز. (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی). جِ عَجز، عُجز و عِجز. (منتهی الارب). جِ عَجز، عُجز، عِجز، عَجُز و عَجِز، بمعنی مؤخر هر چیز و مؤنث و مذکر در وی یکسان بود. (از متن اللغه) (از اقرب الموارد). و رجوع به مفردهای کلمه شود. || اعجازالنخل بیخهای خرمابنان. (از منتهی الارب). ریشه های درخت خرما. (از متن اللغه) (از اقرب الموارد). || رکوب الرجل فی الطلب اعجازالابل؛ مرتکب خواری و سختی گردیدن و صبر نمودن بر تکلیف و مشقت و بر محرومی از حق خود و تقدم دیگری بر وی و کوشش کردن در طلب چیزی. یقال: رکب فی الطلب اعجازالابل؛ مرتکب خواری و سختی گردید و... (از منتهی الارب).