اعتصاب
[اِ تِ] (ع مص) صبر گزیدن و خوشنود شدن بچیزی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). و بدین معنی با حرف «باء» متعدی شود. || عصبه عصبه شدن قوم. (از منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || بستن فخذناقه را برای دوشیدن. (از منتهی الارب). بستن فخذناقه را تا بدوشد. (ناظم الاطباء). ران شتر را بستن برای دوشیدن. (از اقرب الموارد). || کلاه بر سر نهادن و عمامه بر سر نهادن. (از آنندراج). کلاه یا عمامه بر سر نهادن. (ناظم الاطباء). مقنعه بسر بستن. (از اقرب الموارد). عمامه در سر بستن و تاج بر سر نهادن. (تاج المصادر بیهقی) (المصادر زوزنی). || تاج بر سر نهادن پادشاه. (از اقرب الموارد). || کوشش نمودن شتر. (آنندراج). این معنی در فرهنگهای عربی دیده نشد و کلمهء اعصوصبت بدین معنی است و بظاهر محرف و مصحف شده است. || (ع مص) دست از کار کشیدن گروهی و گرد آمدن آنان برای وصول بهدف معین از قبیل تحصیل آزادی، کاستن ساعات کار، اضافه حقوق و غیره. (از فرهنگ فارسی معین). گرد آمدن مردمان. (یادداشت بخط مؤلف). اعتصاب نوع خاصی از سازشهای کارگری و تظاهری از مبارزهء طبقاتی است که بمنظور پیشرفت دربارهء هدفی صنفی از قبیل ازدیاد مزد کارگران و تقلیل ساعات کار و بطور کلی برای انجام یافتن امری که متضمن بهبود حال اعتصاب کنندگان باشد، انجام میگیرد. اعتصاب حس طبقاتی را بیدار و آنرا نمودار میسازد و از جهت مادی معلوم میدارد که بین کارفرما و مزدور تصادم و تضاد منافع وجود دارد، و متوجه میسازد که چیزی خود را بین کار و سرمایه قرار میدهد که همان مؤسسات و کارفرمایان هستند. از جهت معنوی نیز اعتصاب تأثیر دارد، چه این احساس را قوت میدهد که سازش اجتماعی با اربابان و صاحب کاران غیرممکن است و از اینرو همبستگی کارگران را با هم تقویت مینماید. از این ملاحظات گذشته اعتصاب یک نوع وسیلهء انقلابی در مبارزهء طبقاتی است که بواسطهء آن دستگاه تولید سرمایه داری مختل میشود و طبقهء مزدور بدان وسیله نائل میشود که پیروزیهای اجتماعی بچنگ آرد و به این جهت است که اعتصاب راه را برای انقلاب اجتماعی باز مینماید. هنگامی که اعتصاب صورت کلی و عمومی پیدا کند تأثیرات آن بحداکثر قوت و شدت خود میرسد. اهمیت هم پیمانی و اعتصاب که از مظاهر آن است در زمینهء اقتصادی بر اثر بستن کارگاهها فراوان است و اثر اجتماعی آن بیشتر است زیرا روح همکاری طبقات جامعه را مختل می سازد و فرصت ارتکاب جرم علیه اشخاص یا اموال را فراهم میسازد. با ملاحظهء اثرات نامطلوب فوق و آثار ناپسند دیگر در حقوق جدید سعی میشود بوسایل دیگری روابط کار را اصلاح نمایند و طریقهء اعتصاب و بستن کارخانه رو بنقصان میرود و در مقابل تأسیسات قضایی برای حل و فصل اختلافات بوجه توافق و داوری توسعه می یابد.
برای اینکه از اختلال امور اجتماعی و اقتصادی بر اثر اعتصاب جلوگیری شود، طریقهء توافق و داوری را برقرار کرده اند، و توافق هنگامی است که اختلافات طرفین آشتی پذیر باشد وگرنه بداوری شخصی ثالث واگذار میشود. سودمند بودن طریقهء مذکور مورد تردید نیست زیرا صلح اجتماعی برقرار می گردد و اختلاف و عدم مساوات بین کارفرما و کارگر تا حدی برطرف میشود و شرایط کار بجای اینکه از طرف کارفرما بتنهایی تعیین شود بتوافق با داورها تعیین میشود.
اختلافات و مناقشات راجع به کار: چون توافق و سازش بین کارفرما و کارگر همیشه ممکن نیست بناچار اختلافاتی بروز میکند و بطور معمول در این هنگام اجتماعاتی موقتی تشکیل می یابد که هدف آنها اکثر اوقات تغییر شرایط کار میباشد و وسیلهء رسیدن بمقصد را دست کشیدن از کار قرار میدهند. هر گاه این عمل از طرف کارگران باشد بصورت اعتصاب(1) و در صورتی که از طرف کارفرمایان باشد بطریق بستن در کارخانه(2)واقع میشود. اعتصاب و بستن کارخانه حل اختلاف با زور می باشد که آنرا بجنگ تشبیه کرده اند. اجتماعاتی که بطریق فوق پیدا میشوند جمعیت هم پیمان(3) نامیده میشوند و دارای دو خصوصیت می باشند:
1 - این نوع هم پیمانی محیط های متضاد کار را در مقابل یکدیگر قرار میدهد، در صورتی که اختلاف و مبارزهء کارتل یا تراست با مؤسساتی که بدینها نپیوسته اند اختلاف بین رؤسای بنگاهها در زمینهء اقتصادی می باشد.
2 - جمعیتهای هم پیمان بواسطهء وضع موقتی و نداشتن سازمان حقوقی با اتحادیه تفاوت دارند و پس از اخذ نتیجه یا شکست منحل شده از بین میروند. اعتصاب ممکن است وسیلهء سوءاستفاده و بمنظور پیش بردن مقاصد شخصی قرار گیرد. البته قابل قبول نیست که کارگران خدمات عمومی حق اعتصاب و خواباندن کارها و زندگانی عموم مردم را برای مقاصد خصوصی داشته باشند ولی چون عدهء آنها بسیار است نمیتوان در حالی که سایر کارگران از حق اعتصاب استفاده میکنند حق مزبور را از کارگران خدمات عمومی بصراحت سلب نمود و بفرض که حق بستن کارخانه را برای کارفرمایان در شرایط خاصی مشروع و محرز بدانیم دلیل بر این نیست که هر گونه اعتصاب از طرف کارگران یا تعطیل کارخانه از طرف کارفرمایان جنبهء افراطی نداشته و سوءاستفاده محسوب نشود حتی در بعضی موارد که اعتصاب قانونی است ممکن است در بکار بردن آن سوءاستفاده شود بدین صورت صرفاً بمنظور ایذاء غیر بعمل آمده نه بمنظور حفظ منافع اعتصاب کنندگان. هرگاه اعتصاب بمنظور اخراج کارگری صورت گیرد که عضو اتحادیه نیست بر طبق رویهء قضایی سوءاستفاده محسوب می شود مگر در صورتی که در قرارداد دسته جمعی کار صاحبکار تعهد کرده باشد جز کارگران عضو اتحادیه را بکار نپذیرد که اگر خلاف تعهد عمل کند کارگران میتوانند از اعتصاب استفاده نمایند و وی را بدین وسیله مجبور به انجام وظیفهء خود نمایند. بعض مصنفان را عقیده بر آن است که اعتصاب عبارت است از گسستن پیمان کار و بنابراین کارگران پیش از دست زدن به اعتصاب باید مطالب خود را بکارفرما اعلام نمایند و مهلت کافی برای جواب قبول و یا رد تقاضای خود به او بدهند و در غیر این صورت فسخ قرارداد کار بدون اخطار قبلی بطرف بوده و سوءاستفاده محسوب میشود.
مطالبهء زیان در موارد اعتصاب ناحق: کارفرمایی که در نتیجهء اعتصاب بیجا و ناحق دچار خسارات سنگین میشود حق مطالبهء زیان وارده را دارد چنانکه احکام صادره از دادگاههای فرانسه در این اواخر این مطلب را تأیید میکند. اما در مورد اشخاص ثالثی که از اعتصاب زیان دیده اند اختلاف است در اینکه حق مطالبهء خسارت از محرکین و مسببین اعتصاب دارند یا خیر؟ و در این موارد اگر رابطهء علیت مستقیم بین خسارت وارده و اعتصاب بثبوت برسد علی الاصول باید حق مطالبهء خسارت داشته باشد.
جرمهای ارتکابی در حین اعتصاب: کارگرانی که هنگام اعتصاب به آزادی رفقای کارگر خود لطمه وارد آورند و همچنین کارفرمایانی که مانع عمل و آزادی همکاران خود گردند، بموجب قانون کیفری فرانسه مجازات خواهند شد و برای تحقق این جرم دو شرط مادی و معنوی لازم است: شرط مادی آن است که شدت عمل، زور، تهدید و اعمال خدعه آمیز با اعتصاب یا بستن کارخانه همراه باشد. عامل معنوی وقتی موجود است که تهدید و شدت عمل و اعمال خدعه آمیز بمنظور بالا بردن مزد یا لطمه وارد آوردن به آزادی کار باشد. مشخصات اصلی اعتصاب: اعتصاب ممکن است بصورتهای زیر ظاهر گردد: عمومی، قسمتی، شغلی، سیاسی، انقلابی، ملی، بین المللی، قسمتهای جدا و قسمتهای متصل بهم، غیرمنظم یا وحشی و منظم.
اعتصاب عمومی: در یک یا چند رشته از مشاغل بوجود آمده و هدف آن اصلاح شرایط کار است. گاه ممکن است اعتصاب عمومی کامل بوده و بمنظور تغییرات اساسی در اصول اجتماعی از قبیل حذف یا تغییر اساس سرمایه داری باشد و این نوع اعتصاب بعقیدهء بعضی سمبل انقلاب کارگری است. در این اواخر در کشورهائی که تشکیلات متعدد سندیکائی دارند انجام اعتصاب عمومی بمشکلاتی برخورد میکند. و این نوع اعتصاب مشخصات اولیهء خود را که جنبهء انقلابی باشد از دست داده و جنبهء سیاسی بخود گرفته است. در بعض مواقع اعتصاب در یک عده مشاغل بخصوص انجام مییابد تا بوسیلهء آن در شرایط کار اصلاحاتی بعمل آید یا بمنظور مقاومت در مقابل کارفرمایان صورت میگیرد و این اعتصابات را شغلی یا قسمتی گویند و بیشتر جنبهء تعاون و کمک کارگران با یکدیگر در آن رعایت شده و بجهات یادشده شروع شده و خاتمه مییابد. همچنین اعتصاب ممکن است در قسمتهای جداجدا شروع شده و بعد حفره های وسط را پر کرده و بتدریج تمام قسمتهای یک رشته را بگیرد. و گاه ممکن است اعتصاب بوسیلهء تشکیلات سندیکائی داخلی اعلام گردد و یا عوامل خارجی آنرا تحریک و تقویت نماید که در صورت اخیر ادارهء آن برای تشکیلات سندیکائی مشکل میشود و این اعتصابها را می توان اعتصاب غیرمنظم یا وحشی نامید. علل اصلی اعتصاب: مدتها ساعت کار از علل اصلی اعتصاب بود و در استرالیا اولین اعتصاب برای بدست آوردن تقلیل کار روزانه به هشت ساعت انجام گردید و همین اعتصابات در کشورهای مختلف موجب شد که از سال 1922 م. تقریباً در همه جا ساعت معمولی کار در روز 7 ساعت مقرر گردید. ولی بعدها در سالهای 1935 و 1936 م. در فرانسه و بلژیک اعتصابهایی بمنظور تقلیل 48 ساعت کار در هفته به 40 ساعت کار صورت گرفت. ولی در این مورد در تمام انواع کارها پیشرفت نکرد و تنها در کارهای سنگین و خطرناک ساعت کار تقلیل یافت.
یکی دیگر از علل اعتصاب شرایط کار و تشکیلات کارگری بوده است بدین معنی که سندیکائیسم و تشکیلات سندیکائی یکی از علل اصلی اعتصاب بوده، زیرا برای قانونی شدن تشکیلات مزبور تصادفات و اعتصابهای فراوانی در کشورهای مختلف روی داده است. یکی دیگر از علل اصلی اعتصاب بالا بردن سطح مزد بوده است. بدین صورت که برای بالا بردن مزد در موقعی که فعالیتهای اقتصادی رونق دارد و بمنظور جلوگیری از پائین آمدن مزد در هنگام بحرانهای اقتصادی کارگران دست به اعتصاب میزدند.
اعتصاب از نظر قضائی: از نظر قوانین اقتصادی اعتصاب موجب لغو قرارداد کار میشود و بهمین جهت سعی شده است که بوسیلهء مقررات آنرا منظم نمایند. و از نظر قوانین اساسی حق اعتصاب از مصادیق حقوق آزادی است که قانون اساسی به افراد داده است زیرا از جملهء آن حقوق حق تشکیل جمعیت و ترتیب دادن اجتماعات است. بنابراین تنظیم یا تحدید یا ممنوع کردن اعتصاب لطمه به آزادیهای سیاسی افراد محسوب میشود. بهر حال مقنن در این موارد یکی از سه طریق را ممکن است اتخاذ نماید: قدغن کردن اعتصاب، منظم کردن یا آزاد ساختن آن.
در ایران در گذشته تا قبل از جنگ دوم بین المللی موضوع اعتصاب دسته جمعی بصورت معمول فعلی در بین کارگران وجود نداشت ولی از جنگ دوم ببعد پس از ایجاد تشکیلات کارگری در مراکز صنعتی جنوب اصفهان، طهران، مازندران و غیره اعتصابهائی بوقوع پیوست و بهانهء کلیهء آنها بهبود و اصلاح وضع کارگران و دفاع از منافع آنان بود. و در دفعات اول که وضع و هدف واقعی تشکیلات کارگری و بخصوص شورای متحدهء مرکزی زیاد روشن نبود و این اقدامات بحساب بهبود وضع کارگران گذاشته میشد نسبتاً نتیجهء مثبتی حاصل میگردید. ولی پس از آن که هدف واقعی این قبیل گروها (اعتصابات) که بیشتر جنبهء سیاسی و تحریکات خارجی داشت روشن گردید و بخصوص پایان جنگ و تخلیه نشدن شمال از ارتش شوروی، عکس العمل شدید بر ضد این اعتصابها بعمل آمد بطوری که آخرین مرتبه که شورای متحدهء مرکزی اعلام اعتصاب عمومی کرد بشکست کامل منتهی گردید. ولی اگر اعتصاب بر اثر تحریکات خارجی نباشد بطور کلی برای بهبود وضع کارگران مفید خواهد شد. (از اقتصاد اجتماعی شمس الدین جزایری و اقتصاد اجتماعی شیدفر).
(1) - Greve.
(2) - Lock out.
(3) - Coalition.
برای اینکه از اختلال امور اجتماعی و اقتصادی بر اثر اعتصاب جلوگیری شود، طریقهء توافق و داوری را برقرار کرده اند، و توافق هنگامی است که اختلافات طرفین آشتی پذیر باشد وگرنه بداوری شخصی ثالث واگذار میشود. سودمند بودن طریقهء مذکور مورد تردید نیست زیرا صلح اجتماعی برقرار می گردد و اختلاف و عدم مساوات بین کارفرما و کارگر تا حدی برطرف میشود و شرایط کار بجای اینکه از طرف کارفرما بتنهایی تعیین شود بتوافق با داورها تعیین میشود.
اختلافات و مناقشات راجع به کار: چون توافق و سازش بین کارفرما و کارگر همیشه ممکن نیست بناچار اختلافاتی بروز میکند و بطور معمول در این هنگام اجتماعاتی موقتی تشکیل می یابد که هدف آنها اکثر اوقات تغییر شرایط کار میباشد و وسیلهء رسیدن بمقصد را دست کشیدن از کار قرار میدهند. هر گاه این عمل از طرف کارگران باشد بصورت اعتصاب(1) و در صورتی که از طرف کارفرمایان باشد بطریق بستن در کارخانه(2)واقع میشود. اعتصاب و بستن کارخانه حل اختلاف با زور می باشد که آنرا بجنگ تشبیه کرده اند. اجتماعاتی که بطریق فوق پیدا میشوند جمعیت هم پیمان(3) نامیده میشوند و دارای دو خصوصیت می باشند:
1 - این نوع هم پیمانی محیط های متضاد کار را در مقابل یکدیگر قرار میدهد، در صورتی که اختلاف و مبارزهء کارتل یا تراست با مؤسساتی که بدینها نپیوسته اند اختلاف بین رؤسای بنگاهها در زمینهء اقتصادی می باشد.
2 - جمعیتهای هم پیمان بواسطهء وضع موقتی و نداشتن سازمان حقوقی با اتحادیه تفاوت دارند و پس از اخذ نتیجه یا شکست منحل شده از بین میروند. اعتصاب ممکن است وسیلهء سوءاستفاده و بمنظور پیش بردن مقاصد شخصی قرار گیرد. البته قابل قبول نیست که کارگران خدمات عمومی حق اعتصاب و خواباندن کارها و زندگانی عموم مردم را برای مقاصد خصوصی داشته باشند ولی چون عدهء آنها بسیار است نمیتوان در حالی که سایر کارگران از حق اعتصاب استفاده میکنند حق مزبور را از کارگران خدمات عمومی بصراحت سلب نمود و بفرض که حق بستن کارخانه را برای کارفرمایان در شرایط خاصی مشروع و محرز بدانیم دلیل بر این نیست که هر گونه اعتصاب از طرف کارگران یا تعطیل کارخانه از طرف کارفرمایان جنبهء افراطی نداشته و سوءاستفاده محسوب نشود حتی در بعضی موارد که اعتصاب قانونی است ممکن است در بکار بردن آن سوءاستفاده شود بدین صورت صرفاً بمنظور ایذاء غیر بعمل آمده نه بمنظور حفظ منافع اعتصاب کنندگان. هرگاه اعتصاب بمنظور اخراج کارگری صورت گیرد که عضو اتحادیه نیست بر طبق رویهء قضایی سوءاستفاده محسوب می شود مگر در صورتی که در قرارداد دسته جمعی کار صاحبکار تعهد کرده باشد جز کارگران عضو اتحادیه را بکار نپذیرد که اگر خلاف تعهد عمل کند کارگران میتوانند از اعتصاب استفاده نمایند و وی را بدین وسیله مجبور به انجام وظیفهء خود نمایند. بعض مصنفان را عقیده بر آن است که اعتصاب عبارت است از گسستن پیمان کار و بنابراین کارگران پیش از دست زدن به اعتصاب باید مطالب خود را بکارفرما اعلام نمایند و مهلت کافی برای جواب قبول و یا رد تقاضای خود به او بدهند و در غیر این صورت فسخ قرارداد کار بدون اخطار قبلی بطرف بوده و سوءاستفاده محسوب میشود.
مطالبهء زیان در موارد اعتصاب ناحق: کارفرمایی که در نتیجهء اعتصاب بیجا و ناحق دچار خسارات سنگین میشود حق مطالبهء زیان وارده را دارد چنانکه احکام صادره از دادگاههای فرانسه در این اواخر این مطلب را تأیید میکند. اما در مورد اشخاص ثالثی که از اعتصاب زیان دیده اند اختلاف است در اینکه حق مطالبهء خسارت از محرکین و مسببین اعتصاب دارند یا خیر؟ و در این موارد اگر رابطهء علیت مستقیم بین خسارت وارده و اعتصاب بثبوت برسد علی الاصول باید حق مطالبهء خسارت داشته باشد.
جرمهای ارتکابی در حین اعتصاب: کارگرانی که هنگام اعتصاب به آزادی رفقای کارگر خود لطمه وارد آورند و همچنین کارفرمایانی که مانع عمل و آزادی همکاران خود گردند، بموجب قانون کیفری فرانسه مجازات خواهند شد و برای تحقق این جرم دو شرط مادی و معنوی لازم است: شرط مادی آن است که شدت عمل، زور، تهدید و اعمال خدعه آمیز با اعتصاب یا بستن کارخانه همراه باشد. عامل معنوی وقتی موجود است که تهدید و شدت عمل و اعمال خدعه آمیز بمنظور بالا بردن مزد یا لطمه وارد آوردن به آزادی کار باشد. مشخصات اصلی اعتصاب: اعتصاب ممکن است بصورتهای زیر ظاهر گردد: عمومی، قسمتی، شغلی، سیاسی، انقلابی، ملی، بین المللی، قسمتهای جدا و قسمتهای متصل بهم، غیرمنظم یا وحشی و منظم.
اعتصاب عمومی: در یک یا چند رشته از مشاغل بوجود آمده و هدف آن اصلاح شرایط کار است. گاه ممکن است اعتصاب عمومی کامل بوده و بمنظور تغییرات اساسی در اصول اجتماعی از قبیل حذف یا تغییر اساس سرمایه داری باشد و این نوع اعتصاب بعقیدهء بعضی سمبل انقلاب کارگری است. در این اواخر در کشورهائی که تشکیلات متعدد سندیکائی دارند انجام اعتصاب عمومی بمشکلاتی برخورد میکند. و این نوع اعتصاب مشخصات اولیهء خود را که جنبهء انقلابی باشد از دست داده و جنبهء سیاسی بخود گرفته است. در بعض مواقع اعتصاب در یک عده مشاغل بخصوص انجام مییابد تا بوسیلهء آن در شرایط کار اصلاحاتی بعمل آید یا بمنظور مقاومت در مقابل کارفرمایان صورت میگیرد و این اعتصابات را شغلی یا قسمتی گویند و بیشتر جنبهء تعاون و کمک کارگران با یکدیگر در آن رعایت شده و بجهات یادشده شروع شده و خاتمه مییابد. همچنین اعتصاب ممکن است در قسمتهای جداجدا شروع شده و بعد حفره های وسط را پر کرده و بتدریج تمام قسمتهای یک رشته را بگیرد. و گاه ممکن است اعتصاب بوسیلهء تشکیلات سندیکائی داخلی اعلام گردد و یا عوامل خارجی آنرا تحریک و تقویت نماید که در صورت اخیر ادارهء آن برای تشکیلات سندیکائی مشکل میشود و این اعتصابها را می توان اعتصاب غیرمنظم یا وحشی نامید. علل اصلی اعتصاب: مدتها ساعت کار از علل اصلی اعتصاب بود و در استرالیا اولین اعتصاب برای بدست آوردن تقلیل کار روزانه به هشت ساعت انجام گردید و همین اعتصابات در کشورهای مختلف موجب شد که از سال 1922 م. تقریباً در همه جا ساعت معمولی کار در روز 7 ساعت مقرر گردید. ولی بعدها در سالهای 1935 و 1936 م. در فرانسه و بلژیک اعتصابهایی بمنظور تقلیل 48 ساعت کار در هفته به 40 ساعت کار صورت گرفت. ولی در این مورد در تمام انواع کارها پیشرفت نکرد و تنها در کارهای سنگین و خطرناک ساعت کار تقلیل یافت.
یکی دیگر از علل اعتصاب شرایط کار و تشکیلات کارگری بوده است بدین معنی که سندیکائیسم و تشکیلات سندیکائی یکی از علل اصلی اعتصاب بوده، زیرا برای قانونی شدن تشکیلات مزبور تصادفات و اعتصابهای فراوانی در کشورهای مختلف روی داده است. یکی دیگر از علل اصلی اعتصاب بالا بردن سطح مزد بوده است. بدین صورت که برای بالا بردن مزد در موقعی که فعالیتهای اقتصادی رونق دارد و بمنظور جلوگیری از پائین آمدن مزد در هنگام بحرانهای اقتصادی کارگران دست به اعتصاب میزدند.
اعتصاب از نظر قضائی: از نظر قوانین اقتصادی اعتصاب موجب لغو قرارداد کار میشود و بهمین جهت سعی شده است که بوسیلهء مقررات آنرا منظم نمایند. و از نظر قوانین اساسی حق اعتصاب از مصادیق حقوق آزادی است که قانون اساسی به افراد داده است زیرا از جملهء آن حقوق حق تشکیل جمعیت و ترتیب دادن اجتماعات است. بنابراین تنظیم یا تحدید یا ممنوع کردن اعتصاب لطمه به آزادیهای سیاسی افراد محسوب میشود. بهر حال مقنن در این موارد یکی از سه طریق را ممکن است اتخاذ نماید: قدغن کردن اعتصاب، منظم کردن یا آزاد ساختن آن.
در ایران در گذشته تا قبل از جنگ دوم بین المللی موضوع اعتصاب دسته جمعی بصورت معمول فعلی در بین کارگران وجود نداشت ولی از جنگ دوم ببعد پس از ایجاد تشکیلات کارگری در مراکز صنعتی جنوب اصفهان، طهران، مازندران و غیره اعتصابهائی بوقوع پیوست و بهانهء کلیهء آنها بهبود و اصلاح وضع کارگران و دفاع از منافع آنان بود. و در دفعات اول که وضع و هدف واقعی تشکیلات کارگری و بخصوص شورای متحدهء مرکزی زیاد روشن نبود و این اقدامات بحساب بهبود وضع کارگران گذاشته میشد نسبتاً نتیجهء مثبتی حاصل میگردید. ولی پس از آن که هدف واقعی این قبیل گروها (اعتصابات) که بیشتر جنبهء سیاسی و تحریکات خارجی داشت روشن گردید و بخصوص پایان جنگ و تخلیه نشدن شمال از ارتش شوروی، عکس العمل شدید بر ضد این اعتصابها بعمل آمد بطوری که آخرین مرتبه که شورای متحدهء مرکزی اعلام اعتصاب عمومی کرد بشکست کامل منتهی گردید. ولی اگر اعتصاب بر اثر تحریکات خارجی نباشد بطور کلی برای بهبود وضع کارگران مفید خواهد شد. (از اقتصاد اجتماعی شمس الدین جزایری و اقتصاد اجتماعی شیدفر).
(1) - Greve.
(2) - Lock out.
(3) - Coalition.