اطعمه
[اَ عِ مَ] (ع اِ) جِ طعام، خوردنی و گندم. (آنندراج). جِ طعام. (غیاث) (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (دهار). ج، اطعمات. طعامها و خورشها. (ناظم الاطباء). رجوع به طعام و اطعمات شود.
- اطعمه و اشربه؛ مأکولات و مشروبات. (ناظم الاطباء).
- || (اصطلاح فقه) مبحث مفصلی است که در آن دربارهء مسائل ششگانهء حیوان بحری و بهائم و طیر و جامدات و مایعات و لواحق مربوط بدان گفتگو می شود. رجوع به شرایع ص 235 شود.
- اطعمه و اشربه؛ مأکولات و مشروبات. (ناظم الاطباء).
- || (اصطلاح فقه) مبحث مفصلی است که در آن دربارهء مسائل ششگانهء حیوان بحری و بهائم و طیر و جامدات و مایعات و لواحق مربوط بدان گفتگو می شود. رجوع به شرایع ص 235 شود.