ینگا
[یِ / یَ] (ترکی، اِ) مشاطه. (آنندراج). ینگهء عروس. زنی که دست عروس به دست داماد دهد. زنی که همراه عروس از خانهء پدر به خانهء شوی رود. (یادداشت مؤلف) :
آن شب گردک نه ینگا دست او
خوش امانت داد اندر دست شو.مولوی.
و رجوع به ینگه شود. || زن برادر و زن عم. (آنندراج). || کدبانو. (آنندراج).
آن شب گردک نه ینگا دست او
خوش امانت داد اندر دست شو.مولوی.
و رجوع به ینگه شود. || زن برادر و زن عم. (آنندراج). || کدبانو. (آنندراج).