ینپلو
[یَمْ پَ] (ترکی، اِ) میدان و بازاری که اسباب و امتعه و غله و هر چیز که از اطراف آورند در آنجا فروشند. هفته بازار. (ناظم الاطباء). مقامی که از هر شهر و ده اسباب و غله و غیره برای فروختن بدانجا آرند. به هندی آن را مندی و گنج گویند. (از غیاث). ینپلو مصحف یپنلو(1) و ترکی است مشتق از «یاپان» (خارج) و لو علامت اتصاف، و مراد محوطه ای است که در آن از هر طرف کالا آورند و عرضه کنند و مولوی چند بار ینپلو را به کار برده است. (از حاشیهء برهان چ معین). || قافله و کاروان. (از برهان). قافله. (فرهنگ رشیدی) (غیاث). || اسباب و امتعه. (از برهان). متاع. (غیاث) (از فرهنگ رشیدی).
(1) - Yaponlu.
(1) - Yaponlu.