ینابیع
[یَ] (ع اِ) جِ ینبوع. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (دهار) (ترجمان القرآن جرجانی ص108). چشمهء بزرگ آب. (آنندراج) : ینابیع را یبوست ظاهر شد و مرابیع را خشکی غالب آمد. (سندبادنامه ص122). و رجوع به ینبوع شود.
- ینابیع الحکم (ینابیع حکم)؛ چشمه های علوم. چشمه های دانش و حکمت : مرا بیع کرم و ینابیع حکم و مصابیح ظلم و مجاریح امم بودند. (ترجمهء تاریخ یمینی ص282).
آن ینابیع الحکم همچون فرات
از دهان او روان از بی جهات.مولوی.
- ینابیع الحکم (ینابیع حکم)؛ چشمه های علوم. چشمه های دانش و حکمت : مرا بیع کرم و ینابیع حکم و مصابیح ظلم و مجاریح امم بودند. (ترجمهء تاریخ یمینی ص282).
آن ینابیع الحکم همچون فرات
از دهان او روان از بی جهات.مولوی.