یم
[یَ] (ضمیر) (از: ی + م ضمیر) ضمیر شخصی متصل اول شخص مفرد در حالت فاعلی، مخصوص فعلهایی که مادهء مضارع آنها به الف یا واو ختم شده باشد، مانند می گشایم، بگویم. (از یادداشت مؤلف). || ضمیر متصل به معنی «ـَم» که به آخر اسم هایی که با الف و یا واو تمام شده اند درمی آید، مانند عصایم و گیسویم. (ناظم الاطباء). ضمیر «م» است که در حالت اضافه مانند همهء کلمه های مختوم به مصوتهای «الف» و «و»، یایی برای ظهور کسرهء اضافه به آخر مضاف افزوده می شود، مانند: عصای «من»، گیسوی «من»، که در «ام» می شود: عصایم، گیسویم. این «ی» در آخر کلمه های مزبور در هنگام جمع مانند: دانایان، مهرویان و موارد دیگر نیز افزوده می شود، بنابراین «یم» مرکب است از «ی» + «م» ضمیر. || (فعل) صورت دیگر فعل ربطی «اَم» در آخر کلمات «نه، که، چه»: نیم، چیم، کیم و نیز کلمات مختوم به الف و واو مصوّت مانند دانایم و خوشرویم، که الف به «ی» بدل شده است. (از یادداشت مؤلف).