یلمع
[یَ مَ] (ع ص، اِ) برق بی باران. || سراب. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج). کوراب. (ملخص اللغات). || دروغگوی را هم بدان تشبیه دهند. (منتهی الارب) (آنندراج). دروغگوی. (ناظم الاطباء) (دهار). || سنگ سپید که از آفتاب نیک تابد. (دهار). ریگ. ج، یلامع. (یادداشت مؤلف). || مرد راست کمان. (دهار).