یلامق
[یَ مِ] (ع اِ) جِ یلمق. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). رجوع به یلمق و یلمه(1) شود.
(1) - یَلمه؛ قبا. فارسی است، معرب آن یلمق. (از منتهی الارب). و رجوع به برهان قاطع شود.
(1) - یَلمه؛ قبا. فارسی است، معرب آن یلمق. (از منتهی الارب). و رجوع به برهان قاطع شود.