یکی با دو
[یَ / یِ دُ] (اِ مرکب) (اصطلاح عامیانه) یکی به دو.
- یکی با دو کردن؛ یک و دو کردن. مجادله کردن. جدل کردن. ستهیدن به سخن. با کسی به سخن ستهیدن. محاجه کردن. (یادداشت مؤلف) :
بجز خموشی روی دگر نمی بینم
که نیست با تو یکی با دو کردنم یارا.
کمال الدین اسماعیل.
- یکی با دو کردن؛ یک و دو کردن. مجادله کردن. جدل کردن. ستهیدن به سخن. با کسی به سخن ستهیدن. محاجه کردن. (یادداشت مؤلف) :
بجز خموشی روی دگر نمی بینم
که نیست با تو یکی با دو کردنم یارا.
کمال الدین اسماعیل.