یک رای
[یَ / یِ] (ص مرکب) یک رأی. هم رای. با عقیدهء واحد. یکدل و یکزبان :
از رضای او نتابند و مر او را روز جنگ
یکدل و یک رای باشند و موافق بنده وار.
فرخی.
از رضای او نتابند و مر او را روز جنگ
یکدل و یک رای باشند و موافق بنده وار.
فرخی.