یکدسته
[یَ / یِ دَ تَ / تِ] (ص نسبی)صاحب یک دست. (یادداشت مؤلف). || از یک نوع. از یک سنخ. یکدست. متلائم. (یادداشت مؤلف). || هموار. یکنواخت. (یادداشت مؤلف) : یکی از جملهء بلاغت آن است که شاعر بیت های قصیده متلائم گوید یعنی یکدسته و هموار گوید و چنان کند که میان بیت و بیت تفاوت بسیار نبود به عذوبت و صفت. (ترجمان البلاغهء رادویانی).