یک جایی
[یَ / یِ] (ق مرکب) یک جا. کلاً. تماماً. همه را با هم. (یادداشت مؤلف).
- یک جایی خریدن؛ یک جا و تمام و کلی خریدن چیزی: آذوقهء سال را یک جایی می خرند. (یادداشت مؤلف).
- یک جایی خریدن؛ یک جا و تمام و کلی خریدن چیزی: آذوقهء سال را یک جایی می خرند. (یادداشت مؤلف).