یقق
[یَ قَ / قِ] (ع ص) ابیض یقق؛ نیک سپید. ج، یقائق. (از منتهی الارب) (از آنندراج). سخت سپید. (دهار). سفیدی سخت سفید. (مهذب الاسماء). ثعالبی ذیل اقسام رنگها آرد: فی ترتیب البیاض: ابیض. ثم یقق. ثم لهق... (فقه اللغه ص40). و ذیل اشباع و تأکید آرد: ابیض یقق. (ص46) : و یشاهد ایضاً فی الحلزونات المضاهیه فی القدر للانمله البیاض الیقق و السواد الحالک. (الجماهر بیرونی ص155). فانا نأخذ من الابیض الیقق ثم یشرب حمره یسیره. (الجماهر ص50).
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول