یزدگردی
[یَ گِ] (ص نسبی) منسوب به یزدگرد که نام چندتن از پادشاهان ساسانی بود. (یادداشت مؤلف). || یزدجردی: ماههای یزدگردی. (یادداشت مؤلف).
- تاریخ یزدگردی؛ ایرانیان پیش از اسلام، جلوس هر پادشاه را مبدأ تاریخ قرار می دادند و چون دیگری به جای او می نشست باز مبدأ تغییر میکرد و چون یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی است جلوس او را (632 م. / 11 ه . ق.) مبدأ تاریخ گرفته اند که یازده سال در آغاز با سال هجری فرق داشته است ولی چون سال یزدگردی شمسی و سال ه . ق. بوده است هر سال یازده روز و هر سی و سه سال یک سال این دو مبدأ از هم بیشتر فاصله می گیرند. چنانکه در تاریخ زیرین از کتاب ظفرنامه می بینیم :
ز هجرت شده هفتصد و سی و پنج
بر از رنج این نامه ام بود گنج
ز شه یزدگردی دو بر هفتصد
فزون گشته شد رهنمایم خرد
کتاب ظفرنامه کردم تمام
ز ما بر پیمبر درود و سلام.
(از التفهیم ص237 و ظفرنامهء حمدالله مستوفی به نقل احوال و اشعار رودکی ج3 ص1127).
و رجوع به تاریخ یزدگردی در همین لغت نامه شود.
- تاریخ یزدگردی؛ ایرانیان پیش از اسلام، جلوس هر پادشاه را مبدأ تاریخ قرار می دادند و چون دیگری به جای او می نشست باز مبدأ تغییر میکرد و چون یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی است جلوس او را (632 م. / 11 ه . ق.) مبدأ تاریخ گرفته اند که یازده سال در آغاز با سال هجری فرق داشته است ولی چون سال یزدگردی شمسی و سال ه . ق. بوده است هر سال یازده روز و هر سی و سه سال یک سال این دو مبدأ از هم بیشتر فاصله می گیرند. چنانکه در تاریخ زیرین از کتاب ظفرنامه می بینیم :
ز هجرت شده هفتصد و سی و پنج
بر از رنج این نامه ام بود گنج
ز شه یزدگردی دو بر هفتصد
فزون گشته شد رهنمایم خرد
کتاب ظفرنامه کردم تمام
ز ما بر پیمبر درود و سلام.
(از التفهیم ص237 و ظفرنامهء حمدالله مستوفی به نقل احوال و اشعار رودکی ج3 ص1127).
و رجوع به تاریخ یزدگردی در همین لغت نامه شود.