یربه
[یِ بَ] (اسپانیایی، اِ)(1) به عجمیهء اندلس به معنی گیاه است و آن شکستهء کلمهء لاتین هربا(2)ست. در زبان محلی اسپانیا این کلمه جزء اول بعضی اسامی گیاهان است مثل یربه شانه و غیره، و به معنی گیاه است. (یادداشت مؤلف).
- یربهء اسبلینی(3)؛ طوقریوس. کمادریوس. نعنعی. بنثریقه. (یادداشت مؤلف).
- یربهء دفوقه؛ ظیان(4). (یادداشت مؤلف). رجوع به ظیان شود.
- یربه شانه؛ عشبهء صحیحه. عشبه النار. (یادداشت مؤلف). رجوع به عشبه النار شود.
- یربه فشقه؛ حریق املس. حلبوب. خصی هرمس. عصی هرمس. لینوزوزطیس(5). (یادداشت مؤلف).
(1) - Ierba.
(2) - Herba.
(3) - Yerba asblini. .
(فرانسوی)
(4) - Yerba de foka
(5) - Linozozthis.
- یربهء اسبلینی(3)؛ طوقریوس. کمادریوس. نعنعی. بنثریقه. (یادداشت مؤلف).
- یربهء دفوقه؛ ظیان(4). (یادداشت مؤلف). رجوع به ظیان شود.
- یربه شانه؛ عشبهء صحیحه. عشبه النار. (یادداشت مؤلف). رجوع به عشبه النار شود.
- یربه فشقه؛ حریق املس. حلبوب. خصی هرمس. عصی هرمس. لینوزوزطیس(5). (یادداشت مؤلف).
(1) - Ierba.
(2) - Herba.
(3) - Yerba asblini. .
(فرانسوی)
(4) - Yerba de foka
(5) - Linozozthis.