یخابه
[یَ بَ / بِ] (اِ مرکب) یخاب. آب یخ :
کوزه ای کو از یخابه پر بود
چون عرق بر ظاهرش پیدا شود.مولوی.
و رجوع به یخاب شود.
کوزه ای کو از یخابه پر بود
چون عرق بر ظاهرش پیدا شود.مولوی.
و رجوع به یخاب شود.