یبس
[یَ بَ] (ع ص) خشک اصلی که گاهی تر نگردیده باشد و گویند جای تر که خشک شود. و منه قوله تعالی: فاضرب لهم طریقاً فی البحر یبساً(1). (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). || امرأه یبس؛ زن بی خیر که هیچ نیاید از وی. (منتهی الارب) (آنندراج). زنی که از وی خیری نیاید. (از اقرب الموارد). || شاه یبس؛ گوسفند بی شیر. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد).
(1) - قرآن 20/77.
(1) - قرآن 20/77.