یبان
(1) [یَ] (اِ) بیابان. (آنندراج). بیابان و دشت و ویرانه. (ناظم الاطباء). || آدم صحرایی و بیابانی. (آنندراج). || جوالیقی ذیل خباء از موی و پشم مینویسد ابوهلال گفته در فارسی یبان(2) است که معرب شده است و سپس گفته اند خباء. رجوع به المعرب ص134 س12 شود.
(1) - ظ. مصحف یباب است.
(2) - ظ. مصحف یباب است.
(1) - ظ. مصحف یباب است.
(2) - ظ. مصحف یباب است.