یاهو
(ع حرف ندا + ضمیر)(1) ای او. خدا. کلمه ای است که درویشان بجای یا الله بدان خدای را خوانند: یاهو یا من هو یا من لیس الا هو. (یادداشت مؤلف) :
بجز یاهو و یامن هو چو سید من نمی گویم
چه گویم چونکه در عالم کسی دیگر نمیدانم.
سیدنعمت الله (از تذکرهء دولتشاه).
|| به معنی یا علی است و صوفی مشربان آن را در مقام خداحافظی بکار می برند. (فرهنگ لغات عامیانهء جمال زاده).
(1) - ظ. مرکب است از یا + هو (ضمیر منفصل غایب) و شاید مأخوذ از یهوهء عبری باشد.
بجز یاهو و یامن هو چو سید من نمی گویم
چه گویم چونکه در عالم کسی دیگر نمیدانم.
سیدنعمت الله (از تذکرهء دولتشاه).
|| به معنی یا علی است و صوفی مشربان آن را در مقام خداحافظی بکار می برند. (فرهنگ لغات عامیانهء جمال زاده).
(1) - ظ. مرکب است از یا + هو (ضمیر منفصل غایب) و شاید مأخوذ از یهوهء عبری باشد.