یاور

معنی یاور
[وَ] (ص، اِ)(1) یاری دهنده و مددکار. (برهان). مددکار. (آنندراج). یاری ده. (شرفنامهء منیری). معین و یاری دهنده و اعانت کننده و معاون و مددکار و دوست و موافق. (ناظم الاطباء). ناصر. نصیر. ولی. یار. ظهیر :
وزان پس چنین گفت کای یاوران
پلنگان جنگی و نام آوران.فردوسی.
به ایران مرا کار از این بهتر است
همم کردگار جهان یاور است.فردوسی.
که بیچارگان را همی یاوری
به نیکی بهر داوران داوری.فردوسی.
همه بوم با من بدین یاورند
اگر کهترند و اگر مهترند.فردوسی.
بزرگان کشور همه یاورند
چه یاور همه بنده و چاکرند.فردوسی.
پذیره شدندش سواران سند
همان جنگ را یاور آمد ز هند.فردوسی.
ز گیتی به پیش سکندر شدند
بدان کار بایسته یاور شدند.فردوسی.
یکی بیم آزرم و شرم خدای
که تا باشدت یاور و رهنمای.فردوسی.
همه شهر با من بدین یاورند
جز آنها که بددین و بدگوهرند.فردوسی.
که با تو در این کار یاور بُوَمْ
به هر ره که خواهی تو رهبر بُوَمْ.فردوسی.
شاهی است مرا یاور با عدل عمر همدل
بندیش از او گر هش داری و بصر داری.
فرخی.
نه کسش یاور و نه ایزد یار.
ابوحنیفهء اسکافی (از تاریخ بیهقی ص388).
بزرگانْشْ گفتند کز بیش و کم
اگر بخت یاور بود نیست کم.اسدی.
دنیا خطر ندارد یک ذره
سوی خدای داور بی یاور.
ناصرخسرو.
نیک یاوری است مال بر پرهیزکاری. (کیمیای سعادت). [ بخت نصر ] مردم را بکشت و در مسجد افکند و جمله کودکان را اسیر کرد و برده و ملک الروم با وی یاور بود بدین کار. (مجمل التواریخ).
یاور من فتح و نصرت باشد اندر کارزار
تا بود در فتح و نصرت تیغ او یاور مرا.
معزی.
جهان چاکر زمان بنده ظفر حاجب طرب ساقی
خرد مونس فلک یاور ملک تدبیرگر بادت.
معزی.
کردم هزار یارب و در تو اثر نکرد
یارب مگر سعادت یاور نمی شود.خاقانی.
ملک و عقل و شرع زیر خاتم و کلک تو باد
کاین سه را ز اقبال این دو تخت یاور ساختند.
خاقانی.
شیران شده یاوران رزمت
اقبال تو نجد یاوران را.خاقانی.
خاطر خاقانی است مدحگر خاص تو
یاور خاقان چین شِفْقَتِ عام تو باد.خاقانی.
ورش چرخ یاور بود بخت پشت
برهنه نشاید به ساطور کشت.سعدی.
کسی گفت عزت به مال اندر است
که دنیا و دین را درم یاور است.سعدی.
بسی در قفای هزیمت مران
نباید که دور افتی از یاوران.
سعدی (بوستان).
یاوران آمدند و انبازان
هریک از گوشه ای برون تازان.
سعدی (هزلیات).
خدایش نگهبان و یاور بود.
سعدی (بوستان).
رای پیرت گرچه باشد یاور اندر کارها
لیک چون بخت جوانت در جهان یاری نخاست.
ابن یمین.
سلامتترین موضعها قصبهء قم باشد که از آن انصار و یاوران کسی که بهترین مردم است... بیرون آید. (تاریخ قم ص90).
- بی یاور؛ آن که مساعد و مددکار ندارد :
دنیا خطر ندارد یک ذره
سوی خدای داور بی یاور.ناصرخسرو.
معاذ الله چنین نتواند الا
خدای پاک بی انباز و یاور.ناصرخسرو.
جهان را بنا کرد از بهر دانش
خدای جهاندار و بی یار و یاور.ناصرخسرو.
- خردیاور؛ آن که خردش او را یاری کند :
خردمندخویا خردیاورا.نظامی.
|| معاونت و اعانت. (ناظم الاطباء). || دستهء هاون. (برهان) (جهانگیری) (ناظم الاطباء). یانه(2) :
قدر از سر گرز او ساخت یاور
قضا از سر خصم او کرد هاون.
نزاری قهستانی (از جهانگیری).
گرچه یارانم بسر بر می زنند
یاورند ایشان و من چون هاونم.
نزاری قهستانی (از جهانگیری).
|| نام روز دهم از هر ماه. (برهان) (آنندراج). دهم روز از ماه. (شرفنامه)(3). || داروغهء توپخانه. (سفرنامهء شاه ایران، از آنندراج). || درجهء نظامی که سابق در ارتش معمول بود و بجای آن کلمهء سرگرد برگزیده شد. درجه ای فروتر از درجهء سرهنگ دوم و برتر از سلطان (سروان).
(1) - این لفظ در اصل یارور بود به تقدیم رای مهمله بر واو که مزیدعلیه یار است، بعد قلب مکانی کردند میان را و واو یاور شد. (از بهار عجم). صاحب غیاث گوید شاید که در اصل یاری ور باشد که به جهت تخفیف «راء» و «یاء» را حذف کردند. (از آنندراج).
(2) - اوستا yavarena (دستهء هاون). (از حاشیهء برهان چ معین).
(3) - گویا یاور در این معنی مصحف «دی بآذر» است که نام روز هشتم هر ماه شمسی است. مؤلف برهان همین کلمه را بصورت «یادر» آورده به معنی روز دوازدهم از تیرماه! (از حاشیهء برهان قاطع چ معین).
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.