یالقوزک
[زَ] (ص مصغر) (مرکب از یالقوز ترکی + کاف علامت تصغیر فارسی) یالقوز. آنکه از معاشرت مردمان گریزد. انزواجو. تنهایی پسند. ناآمیزگار. مردم بدور. آدمی بدور(1). (یادداشت مؤلف).
(1) - در روستاهای آذربایجان صفت است برای گرگ آدم خوار، که گاهی همراه موصوف و گاهی به تنهایی آید: یالقوزک قورت (= گرگ آدم خوار)، یالقوزک.
(1) - در روستاهای آذربایجان صفت است برای گرگ آدم خوار، که گاهی همراه موصوف و گاهی به تنهایی آید: یالقوزک قورت (= گرگ آدم خوار)، یالقوزک.