یاقوت ریز
(نف مرکب) افشاننده و گسترانندهء یاقوت. (ناظم الاطباء). که یاقوت ریزد. || (حامص مرکب) در بیت زیر ظاهراً کنایه از پرتوافکنی و نورپاشی است :
دگر روز کاین ساقی صبح خیز
ز می کرد بر خاک یاقوت ریز.نظامی.
دگر روز کاین ساقی صبح خیز
ز می کرد بر خاک یاقوت ریز.نظامی.