ویل جوی
[وَ / وِ] (نف مرکب) جویندهء ویل. مصیبت خواه. خواهان اندوه کسی را :
بداندیش دشمن بود ویل جوی
که تا چون ستانی از او چیز اوی(1).
بوشکور.
(1) - ن ل: جفت اوی.
بداندیش دشمن بود ویل جوی
که تا چون ستانی از او چیز اوی(1).
بوشکور.
(1) - ن ل: جفت اوی.
درگاه پرداخت سداد برای ووکامرس
درگاه بانکی سداد برای ووکامرس، انتخابی مطمئن برای پرداخت آنلاین با امنیت بالا و سرعت عالی در خرید اینترنتی.
مشاهده جزئیات محصول