وهف
[وَ] (ع مص) وهیف. برگ برآوردن گیاه و سبز شدن و گوالیدن. (منتهی الارب) (آنندراج). || نزدیک شدن. || پیش آمدن و آشکار گردیدن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج). || نزدیک رسیدن و حاصل شدن و آسان گردیدن. || خادم کلیسا گشتن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (آنندراج). قیمی کلیسا کردن. (تاج المصادر بیهقی).
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول