وقود
[وَ] (ع اِ) هیزم آتش انگیز. (مهذب الاسماء). آتش گیره. هیزم. (منتهی الارب). آنچه بدان آتش افروزند. (غیاث اللغات) (اقرب الموارد). فروزینهء آتش. (منتهی الارب) (آنندراج). آتش افروزه. (ترجمان علامهء جرجانی ترتیب عادل بن علی). و خوانده شده است و النار ذات الوُقود(1) و النار ذات الوَقید و النار ذات الوقاد. (منتهی الارب). || (ص) آتش افروزنده :
مستمع چون یافت جاذب را وقود
جمله اجزایش حکایت گشته بود.مولوی.
|| (مص) وُقود. افروخته شدن آتش. (منتهی الارب) (آنندراج). افروخته شدن. (تاج المصادر بیهقی). رجوع به وُقود شود.
(1) - قرآن 85/5.
مستمع چون یافت جاذب را وقود
جمله اجزایش حکایت گشته بود.مولوی.
|| (مص) وُقود. افروخته شدن آتش. (منتهی الارب) (آنندراج). افروخته شدن. (تاج المصادر بیهقی). رجوع به وُقود شود.
(1) - قرآن 85/5.
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول