وغل
[وَ] (ع اِ) چاره. (منتهی الارب). || (ص) سست فرومایهء بی اعتبار. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج). || ناخوانده در مجلس طعام و شراب کسی درآینده. || سستی کننده در هر چیزی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || درخت درهم پیچیده. || دانهء تلخهء گندم که کبوتر خورد. || به دروغ دعوی نسب کننده. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || مرد بدخورش. (منتهی الارب). || (اِ) شراب که واغل خورد. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (آنندراج). شراب که شخص ناخوانده میخورد. (ناظم الاطباء). || پناه جای. (منتهی الارب) (آنندراج). پناه و ملجأ. (ناظم الاطباء).
ایجاد فرم پرداخت کاربردی با پشتیبانی از چندین درگاه بانکی؛ مناسب برای کسبوکارهای خدماتی و فروش اینترنتی.
مشاهده جزئیات محصول