وغد
[وَ] (ع ص) سست خرد و گول. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || ناکس. فرومایه. (غیاث اللغات) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || (اِ) کودک. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || خدمتگزار قوم. (اقرب الموارد). || کمینه. (غیاث اللغات). || بنده. (ناظم الاطباء). نوکر و خدمتگزار و آنکه به خوراک شکم خدمت میکند. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). ج، اوغاد. وُغدان. || یکی از تیرهای قمار که بهره ندارد. قماری که بهره ندارد. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || شکار. (اقرب الموارد). || بادنجان را گویند و از آن قلیه پزند. (برهان) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || (مص) خدمت کردن. (برهان) (اقرب الموارد) (تاج المصادر بیهقی) (آنندراج). || سست خرد و فرومایه و پست شدن. (اقرب الموارد).
درگاه پرداخت سداد برای ووکامرس
درگاه بانکی سداد برای ووکامرس، انتخابی مطمئن برای پرداخت آنلاین با امنیت بالا و سرعت عالی در خرید اینترنتی.
مشاهده جزئیات محصول