وعل
[وَ] (ع اِ) وَعِل. وُعُل. بز کوهی. (منتهی الارب) (آنندراج) (دهار) (مهذب الاسماء) (اقرب الموارد). ج، اوعال، وعول، وُعُل، موعله، وَعِلَه. (منتهی الارب) (آنندراج). || مهتر و شریف و توانا. || پناه جای. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد). || چاره. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد) (مهذب الاسماء): ما لک عنه وعل؛ یعنی نیست تو را چاره ای از وی. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب). || هم علینا وعل واحد؛ ایشان بر ما مجتمع اند. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد).
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول