وطی
[وَطْیْ] (ع مص) آرامش با کسی. آرمیدن. جماع کردن. (غیاث اللغات) : و الدخول الموجب للمهر هو الوطی قُبُلاً او دبراً. (شرایع علامهء حلی).
طفل را نبود ز وطی زن خبر
جز که گویی هست آن خوش چون شکر.
مولوی.
|| پایمال کردن. (غیاث اللغات).
طفل را نبود ز وطی زن خبر
جز که گویی هست آن خوش چون شکر.
مولوی.
|| پایمال کردن. (غیاث اللغات).
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول