وصیله
[وَ لَ] (ع اِ) عمارت. || فراخی و ارزانی. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد). || گروه همسفر. (منتهی الارب). رفقه. (اقرب الموارد). || تیغ. (منتهی الارب). سیف. (اقرب الموارد) (آنندراج). || گروههء رشته. || زمین فراخ. || جامه ای است مخطط یمانی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (آنندراج). ج، وصایل. (منتهی الارب). || شتر ماده ای که ده شکم در پی یکدیگر زاید. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). ماده شتری که ده شکم از پی یکدیگر زاید. و گوسفندی که هفت شکم دودو بچهء ماده از پی یکدیگر آرد و هرگاه در شکم هفتم و یا هشتم یکی ماده و یکی نر زاید میگویند وصلت اخاها، و در این وقت شیر آن را مردان می آشامند دون زنان و این بچهء نر را جهت خدایان خود ذبح نمی کنند و دربارهء آن به جا می آورند آنچه را دربارهء شتر سائبه به جا می آوردند و هرگاه فقط یک بچهء نر می زایید برای خدایان ذبح میکردند. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). او الوصیله خاصه بالغنم کانت الشاه اذا ولدت الانثی فهی لهم و اذا ولدت ذکراً جعلوها لاَلهتهم و ان وصلت ذکراً و انثی قالوا وصلت الذکر اخاها فلم یذبحوا الذکر لاَلهتهم او هی شاه تلد ذکراً ثم انثی فتصل اخاها فلایذبحون اخاها من اجلها فاذا ولد ذکراً قالوا هذا قربان لاَلهتنا. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). در جاهلیت چون گوسفندی بچهء نر آوردی آن را ازبرای بتان قربان کردندی و اگر ماده آوردی آن را ازبرای خود رها کردندی و اگر دو بچه آوردی یکی نر و یکی ماده، نر را برای ماده رها کردندی و ماده را وصیله نام نهادندی. (ترجمان علامهء جرجانی). در معنای وصیله بین دانشمندان اختلاف است. برای تفصیل بیشتر و موارد اختلاف رجوع به صبح الاعشی ج1 ص402 و بلوغ الارب ج3 ص37 و 38 و البیان و التبیین ج3 ص66 شود.
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول