وصمه
[وَ مَ] (ع اِ) یکی وصم. (از منتهی الارب) (آنندراج). عیب. (اقرب الموارد). ننگ و عار و عیب. (ناظم الاطباء). رجوع به وصم و وصمت شود. || سوگند و یمین در معصیت. (ناظم الاطباء). || (اِمص) سستی در بدن. (از اقرب الموارد).
راهکاری امن برای پرداخت آنلاین سفارشات در ووکامرس؛ با سپهر پی تراکنشها را سریع و بدون دردسر انجام دهید.
مشاهده جزئیات محصول