وصم
[وَ] (ع اِ) شکاف چوبی بی جدایی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || گره چوب. || شکاف. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || ننگ و عار. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || عیب. وصمه یکی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). ج، وصوم. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) :
گفت هر شش را بیارید ای دو خصم
تا رود آزاد بی خرخاش و وصم.مولوی.
گفت هر شش را بیارید ای دو خصم
تا رود آزاد بی خرخاش و وصم.مولوی.
راهکاری امن برای پرداخت آنلاین سفارشات در ووکامرس؛ با سپهر پی تراکنشها را سریع و بدون دردسر انجام دهید.
مشاهده جزئیات محصول