وسایل
[وَ یِ] (ع اِ) وسائل. جِ وسیله. اسباب و لوازم. (فرهنگ فارسی معین) : با این وسایل و فضایل در خصم شکنی و دشمن شکنی بر مردان جهان فسوس کردی. (فرهنگ فارسی معین از لباب الالباب).
گر تو برانی کسم شفیع نباشد
ره به تو دانم دگر به هیچ وسایل.سعدی.
- وسایل ارتباطی؛ هر چیز که ارتباط میان دو کس یا دو جا برقرار کند.
- وسایل نقلیه؛ وسایط نقلیه.
گر تو برانی کسم شفیع نباشد
ره به تو دانم دگر به هیچ وسایل.سعدی.
- وسایل ارتباطی؛ هر چیز که ارتباط میان دو کس یا دو جا برقرار کند.
- وسایل نقلیه؛ وسایط نقلیه.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.