وسایط
[وَ یِ] (ع اِ) وسائط. جِ وسیطه. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین). || در تداول فارسی جمع واسطه گرفته شود. (فرهنگ فارسی معین).
- وسایط نقلیه؛ هر وسیلهء موتوری یا غیرموتوری که حمل بار یا انسان کند.
|| (اصطلاح صوفیه) اسبابی که به تعلق کردن آن به مراد رسند. (فرهنگ فارسی معین از تاریخ تصوف تألیف غنی ص657).
- وسایط نقلیه؛ هر وسیلهء موتوری یا غیرموتوری که حمل بار یا انسان کند.
|| (اصطلاح صوفیه) اسبابی که به تعلق کردن آن به مراد رسند. (فرهنگ فارسی معین از تاریخ تصوف تألیف غنی ص657).