وزمه
[وَ مَ] (ع اِ) اندازه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || دستهء سبزی تره. (المنجد). || (مص) اندکی زیان رسیدن در مال. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (اقرب الموارد). و فعل آن به طور مجهول استعمال شود. (منتهی الارب). || چیز اندک را به سوی مثل آن گرد کردن. || رخنه کردن در چیزی. (منتهی الارب). || به شباروزی یک بار خوردن. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء). || بروی درافتادن در خوردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول