وزم
[وَ] (ع اِ) دستهء سبزی تره. (منتهی الارب) (المنجد) (آنندراج) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || اندازه. (منتهی الارب) (آنندراج). مقدار. (اقرب الموارد). وزمه. (منتهی الارب) (آنندراج). || گوشت که عقاب در آشیانهء خود جمع کند. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || امری که به وقت خود آید. (منتهی الارب) (آنندراج). || (مص) اندکی زیان رسیدن در مال. (منتهی الارب). || رخنه کردن در چیزی. (آنندراج) (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || شبانروزی یک بار خوردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). || گذاردن وام را. || چیز اندک را به سوی مثل آن گرد کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول