وزان
[وَ] (حرف ربط + حرف اضافه + ضمیر) مخفف و از آن :
وزان پس یلان سینه را دید و گفت
که اکنون چه داری تو اندر نهفت.فردوسی.
وزان چاره جستن بدان روزگار
وزان پوشش جامهء شهریار.فردوسی.
وزان پس یلان سینه را دید و گفت
که اکنون چه داری تو اندر نهفت.فردوسی.
وزان چاره جستن بدان روزگار
وزان پوشش جامهء شهریار.فردوسی.
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول