اشاعره

معنی اشاعره
[اَ عِ رَ] (اِخ) جِ اشعری، بمعنی پیرو طریقهء مخصوص اشعریان. اساس طریقهء اشاعره از تعلیمات جهمیه مایه گرفت و در اواخر قرن سوم یا اوائل قرن چهارم هجری بعنوان فرقهء اشعری ظهور کرد و بنام مشهورترین رؤسای این فرقه، ابوالحسن اشعری، معروف گردید و او از اخلاف ابوموسی اشعری است. ابوالحسن اشعری بر مخالفت معتزله قیام کرد و جمعی پیرو او شدند. عالم مشهور قاضی ابوبکر محمد باقلانی متوفی سنهء 403 ه . ق. مذهب اشعری داشت و در تأیید و ترویج این طریقه کوشش بسیار کرد. اشاعره و معتزله با یکدیگر سخت مخالف بودند و کار مخالفت این دو فرقه به زدوخوردها و انقلابات خونین کشید، و مسلمانان هر ناحیه را مدت چند قرن به همین زدوخوردها مشغول و سرگرم داشت. نمونه ای از این معنی واقعهء خراسان است(1) در سال 456 ه . ق ..
اشاعره و معتزله در مسائل بسیار با هم اختلاف دارند. عمدهء مسائل خلافیهء آنها بدین قرار است: 1 - معتزلی گوید: افعال خیر از خدای باشد و بر اوست که هرچه شایسته تر و سزاوارتر رعایت بندگان کند، اما اعمال شرّ، مخلوق عباد و عنان قدرت و ارادهء این همه در دست انسان است. اشعری گوید: بد و نیک کارها همه آفریدهء خداوند است و بنده را به هیچ وجه اختیار نیست. 2 - معتزلی گوید: ایمان را سه رکن است: اعتقاد به قلب و جنان، گفتار به زبان، عمل به ارکان. اشعری گوید: رکن اصلی ایمان عقیدهء قلبی است و گفتار و کردار از فروع آن است و کسی که دین را به دل بگرود مؤمن است، هرچند عمل و گفتارش با عقیدت یار نباشد. 3 - معتزلی از ذات واجب الوجود صفات ازلیه همچون علم و قدرت و اراده و سمع و بصر و جز آنها را نفی کند و گوید: خداوند عالم است بالذات نه بصفت علم، و قادر است نه بصفت قدرت و همچنین از دیگر صفات ازلی. اما اشعری قائل به صفات ازلیهء زائد بر ذات است که قائم به ذات واجب الوجودند:
و الاشعری بازدیاد قائله
و قال بالنیابه المعتزله(2).
مسألهء تعدد قدما که در کتب کلام دیده میشود مربوط بهمین مطلب است. 4 - معتزلی قائل است به حسن و قبح عقلی و گوید: حسن و قبح ذاتی اشیاء است، و عقل خود بدون معاونت شرع میتواند حسن و قبح چیزها را ادراک کند. اوامر و نواهی شرع تابع حسن و قبح ذاتی است، نه اینکه حسن و قبح تابع امر و نهی شارع باشد، و از این جهت در مواردی که نص شرعی در دست نداریم عقل خود میتواند استنباط احکام کند، همچنین در موارد منصوصه بواسطهء ملاک حسن و قبح ذاتی ممکن است در حکم ظاهری تصرف کند، اما اشعری منکر حسن و قبح عقلی است، واجب و حرام را سماعی داند و گوید عقل ما را شایستگی ایجاد یا تصرّف در احکام شرع نیست. در اینکه اوامر و نواهی شرع نسبت به حسن و قبح سبب اند یا کاشف، گفتگوهاست که در فن کلام و اصول بشرح نوشته اند. 5 - معتزلی گوید: خدا را هیچگاه بچشم نتوان دید و اشعری گوید که خداوند در روز رستخیز بعیان دیده میشود. در مسألهء رؤیت میان اشاعره و معتزله گفتگوهاست و در این باب عقاید گوناگون اظهار شده است که در جای خود بتفصیل نوشته اند. طائفهء «ضراریه» از معتزله گویند که انسان را ورای حواس پنجگانه حاسهء ششم است و با این حس خدا را در قیامت می بینیم. 6 - معتزلی گوید: کسی که مرتکب گناهان کبیره میشود نه مؤمن است و نه کافر، بلکه فاسق است و از این معنی عبارت کند به منزله بین المنزلتین. 7 - معتزلی گوید: کلام الله مخلوقی است حادث، و اشعری معتقد به کلام قدیم است. مسألهء کلام نفسی مقابل کلام لفظی که از مختصات عقاید اشعریان است از فروع همین مسأله شمرده میشود. 8 - معتزلی گوید: اعجاز قرآن مجید بسبب آن است که مردم را از معارضه و آوردن مانندش منصرف ساخت وگرنه اتیان بمثل برای فصحای عرب ممکن بودی، و اشعری قرآن را بالذات معجز و آوردن مانند آن را از بشر محال داند و گوید اعجاز عبارت است از فعل خارق عادت که مقرون بتحدی و سالم از معارضه باشد. 9 - معتزلی اعادهء معدوم را ممتنع و اشعری ممکن داند. 10 - معتزلی خلود در نار را معتقد و اشعری منکر است. 11 - معتزلی امامت را بنص و تعیین داند و اشعری به اختیار امت. 12 - معتزلی معتقد است به تقرر و ثبوت ماهیت پیش از وجود و گوید ماهیت را در حال عدم و پیش از آنکه موجود شود ثبوت و تقرری است و ثبوت را اعم از وجود و عدم را اعم از نفی داند:
و جعل المعتزلی الثبوت عم
من الوجود و من النفی العدم(3).
بعض معتزلیان گویند که میان ثبوت و نفی هیچ حد فاصل و واسطه ای نیست، و بین ثابت و منفی قضیهء منفصلهء حقیقیه است که بیش از دو طرف ندارد، اما میان موجود و معدوم واسطه ای است که آن را حال یا ثابت گویند. مسألهء حال یا واسطهء میان موجود و معدوم از مختصات عقاید معتزله است و اشاعره منکر این سخنان اند. 13 - معتزله علم واجب الوجود را عبارت دانند از ماهیات ثابتهء ازلی بنابر تقرر ماهیت که جزو عقاید آنهاست و ماهیت مقرره در عقاید معتزله نظیر اعیان ثابته است در عقاید متصوفه از قبیل محیی الدین و پیروان او. در باب علم واجب الوجود به جزئیات میان اشعری و معتزلی گفتگوهاست، بعضی منکر علم واجب تعالی به جزئیات و برخی قائل به علم تفصیلی واجب الوجود و احاطهء او بر غیرمتناهی هستند و طایفه ای گویند خداوند عالم به جزئیات است نه بصور تفصیلی بلکه بر وجه کلی. ابوالمعالی جوینی استاد غزالی از بزرگان اشعری بود. به او نسبت داده اند که گفت خداوند عالم به کلیات است نه به جزئیات. بهمین مناسبت در کتاب طبقات سبکی (ج 3 ص 261) چند ورق راجع به این موضوع نوشته و خواسته است که این نسبت را از امام الحرمین رفع و او را از داشتن این عقیده پاک کند. غزالی برای اینکه مورد این تهمت واقع نشود، هر جا به این موضوع رسیده عقیدهء خود را صریحاً بیان کرده است، از جمله در کتاب نصیحه الملوک مینویسد: «وی داناست به هرچه دانستنی است و علم وی به همهء چیزها محیط است.» 14 - اشعری گوید ایمان و طاعت بتوفیق و کفر و معصیت بخذلان الهی است و توفیق عبارت است از خلق قدرت بر طاعت و خذلان عبارت است از خلق قدرت بر معصیت.
آنچه از موارد اختلاف اشعری و معتزلی یاد کردیم عمدهء مسائل خلافیه ای است که میان آنها مشهور شده است. از این مسائل مهم بعضی مولود بعض دیگرند، مث مسألهء حال و کلام نفسی و همچنین اختلاف در توفیق و خذلان به مسألهء نفی صفات و جبر و اختیار برمیگردد. غیر از آنچه گفتیم موارد خلافیهء دیگر هم در باب وعد و وعید و اسماء و احکام و عقل و سمع و همچنین در موضوعات جزئی و شخصی از قبیل اینکه عایشه و طلحه و زبیر خطاکار بودند یا نه و بر فرض خطا، آیا برگشتند و توبه کردند یا همچنان با گناه از دنیا رفتند و معاویه و عمرو عاص بر امام خروج کردند یا نه و امثال این اختلافات و زدوخوردها میان معتزله و فرقه های دیگر بوده است که بسیاری از آنها مربوط به مسائل مذکور میشود و در کتب عقاید بتفصیل ثبت شده است.
رواج طریقهء اشعری: تا اواخر قرن سوم نامی از فرقهء اشعری در میان نبود، و دشمن سخت معتزله همان اصحاب حدیث بود. پس از ظهور علی بن اسماعیل اشعری، فرقه ای بدین نام روی طریقهء اهل حدیث، در مقابل معتزله قیام کردند و مخاصمهء این طایفه به موافقت علمای حدیث با معتزلیها گونهء دیگر گرفت. پیدا شدن روح انتقاد و باور نکردن هر سخنی بدون دلیل و برهان، شاید تا حدی لازم و مطابق تعلیمات اسلامی بود که مردم را بفکر و تعقل و پیروی دلیل و برهان راهنمائی میکرد و «قل هاتوا برهانکم ان کنتم صادقین» (قرآن 2/111)، «ادع الی سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن» (قرآن 16/125). و امثال آنها را دستور میداد و چون عقاید تعبدی صرف در مقابل حملات مذاهب فلسفی تاب نمی آورد، متکلمین اسلام مجبور بودند که با اسلحهء مهاجمین خود را مسلح سازند. اما بهمین اندازه که اصول فلسفه برای مناظره و محاجهء با مخالفان دین بکار رود، قناعت نشد و بتدریج بیش از آنچه ضرورت داشت و افزون از مقدار نسبت مسائل فلسفهء یونان با مذهب درآمیخت و معجون نوظهوری ساخته شد. قرن چهارم و پنجم نسبت به اشاعره و اهل حدیث همچون قرن دوم و سوم نسبت به معتزله و قدریه بود و بیشتر از آنچه معتزله در مدت دو قرن پیش رفته بودند، از قرن چهارم ببعد نصیب اشعریها و اهل سنت و جماعت گردید. در قرن پنجم که عهد غزالی است، جمهور مسلمانان اهل سنت خاصه در حوزهء خراسان که موطن غزالی است، در اصول طریقهء اشعری و در فروع مسلک شافعی را داشتند. آنها که اصحاب رأی یعنی پیروان امام ابوحنیفه بودند، نیز اکثراً به مسلک اشاعره معتقد بودند و مذهب معتزله میان بعضی از فقهای عراق متداول بود. در کتاب بیان الادیان که مؤلف آن از معاصرین غزالی است، مذهب اهل سنت و جماعت را تقریباً روی اصول اشعری وصف میکند و در ذیل اصحاب الرأی مینویسد: «و فقهای خراسان که از اصحاب ابوحنیفه اند، در اصول، مذهب سنت و جماعت دارند. اما بعضی از فقهای عراق در اصول، مذهب معتزله دارند و در فروع مذهب او». از کتاب طبقات الشافعیهء سُبکی و مؤلفات تاریخی دیگر هم بخوبی برمی آید که اکثر علمای بزرگ خراسان در قرن پنجم در اصول، پیرو اشعری و در فروع، تابع شافعی بوده اند. در دوره های بعد نیز جمهور اهل تسنن از حنفی و شافعی و غیره همگان اشعری مذهب بودند. علامه در نهج الحق مینویسد: «و جماعه الاشاعره الذین هم الیوم کل الجمهور من الحنفیه و الشافعیه و الحنبلیه الا الیسیر من فقهاء ماوراءالنهر» الخ. (غزالی نامه تألیف جلال همایی صص 60 - 80).
(1) - رجوع به غزالی نامه تألیف جلال همایی شود.
(2) - منظومهء حاجی سبزواری.
(3) - منظومهء حاجی سبزواری.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.