ورده
[وَ دَ / دِ] (اِ) برج. (برهان). خانهء کبوتر در سنگستان و خصوصاً برج کبوترخان. (ناظم الاطباء). || برج کبوتر. (برهان) (صحاح الفرس). || چوبی که کبوتربازان در دست گرفته و کبوتران را بدان پرواز میدهند. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین). || به زبان تبری دری نام مرغی است در مازندران معروف و به دیلم آن را وشم به ضم واو و شین معجمه و میم و به عربی سمانی گویند. خایف و جبان ترین طیور است. چنانکه گفته اند اگر بانگ رعد بشنود بمیرد لهذا عرب آن را قتیل الرعد خوانده و آن غیر سلوی است. گوشت آن پسندیدهء علمای طبیعی است. (آنندراج).
درگاه آسان پرداخت برای ووکامرس
اتصال آسان پرداخت به ووکامرس برای تسهیل پرداختهای اینترنتی مشتریان؛ سریع، امن و سازگار با تمام کارتها.
مشاهده جزئیات محصول