ورثه
[وَ رَ ثَ] (ع ص، اِ) جِ وارث. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به وارث شود.
- تو ورثه افتادن؛ مالی که متنازع فیه وراث کسی باشد.
- || زنی که افراد مختلف از او تمتع برند. (فرهنگ فارسی معین).
- تو ورثه افتادن؛ مالی که متنازع فیه وراث کسی باشد.
- || زنی که افراد مختلف از او تمتع برند. (فرهنگ فارسی معین).
افزونه آزمونساز آنلاین همصدا
ایجاد آزمونهای آنلاین تستی در وردپرس با امکانات حرفهای؛ مناسب آموزشگاهها، مدارس و وبسایتهای آموزشی.
مشاهده جزئیات محصول