وذیله
[وَ لَ] (ع اِ) آینه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). آینه به لغت هذیل. (از اقرب الموارد). || پاره ای از سیم جلاداده یا عام است. (ناظم الاطباء). قطعه ای از نقرهء جلاداده شده یا عام است. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). ج، وذیل، وذایل. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || پیه پارهء کوهان و سرین. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). پاره ای از پیه کوهان و کفل و سرین. || (ص) زن زبان آور کوتاه سرین. (ناظم الاطباء). داه زبان آور و کوتاه سرین. (منتهی الارب). اَمَهء زبان آور کوتاه سرین. (از اقرب الموارد). || شادمان نیکوقامت. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). زن شادمان نیکوقامت. (ناظم الاطباء).
افزونه آزمونساز آنلاین همصدا
ایجاد آزمونهای آنلاین تستی در وردپرس با امکانات حرفهای؛ مناسب آموزشگاهها، مدارس و وبسایتهای آموزشی.
مشاهده جزئیات محصول