ودک
[وَ دَ] (ع اِ) چربی گوشت و پیه. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). چربش. (مهذب الاسماء). چربش گوشت. (منتهی الارب) (آنندراج). چربو. (دهار). چربو و دسومت که از گوشت گیرند. (از بحر الجواهر).
- رجل ذوودک؛ مرد تنومند فربه. (ناظم الاطباء).
- ودک الجفان؛ چرک چسبندهء پلکهای چشم. (ناظم الاطباء).
- ودک المیته؛ آنچه از مردار روان میگردد. (ناظم الاطباء).
|| (مص) چربش ناک گردیدن دست. (منتهی الارب) (آنندراج). چرب گردیدن دست. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (آنندراج).
- رجل ذوودک؛ مرد تنومند فربه. (ناظم الاطباء).
- ودک الجفان؛ چرک چسبندهء پلکهای چشم. (ناظم الاطباء).
- ودک المیته؛ آنچه از مردار روان میگردد. (ناظم الاطباء).
|| (مص) چربش ناک گردیدن دست. (منتهی الارب) (آنندراج). چرب گردیدن دست. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (آنندراج).
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول