ودع
[وَ دَ] (ع اِ) یربوع. (اقرب الموارد). کلاکموش. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). و آن موش دشتی و صحرایی است. (منتهی الارب). || صدف سوخته. (ذخیرهء خوارزمشاهی). سفیدمهره را گویند و آن نوعی از صدف است که عوام گوش ماهی گویند و بعضی گفته اند که مهره ای است سفید و از دریا برمی آید و آن را به فارسی کجک میخوانند و توتیای اکبر همان است. و آن را بسوزند و در داروهای چشم به کار برند. گویند عربی است. (برهان) (آنندراج).(1)رجوع به تحفهء حکیم مؤمن و مخزن الادویه شود. بادمهره. سفیدمهره. گوش ماهی. (بحر الجواهر). صدف خرد که به جای نقود در هند متداول بوده است. (اخبار الصین و الهند ص13). واحد آن ودعه. جِ، ودعات. (اقرب الموارد). || جِ ودعه و آن شبه سپید است که از دریا برآرند. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به ودعه شود.
(1) - بیرونی دربارهء انواع صدف گوید: و من انواعها الودع یجمعها الزنج فی جزائرهم عند جزر الماء و یلقونها فی حفره و یطمونها حتی یموت حیوانها و تعفن لحومها و تبطل و کذلک یفعل فی الدیبجات. (حاشیهء برهان قاطع از الجماهر ص 2 - ضمیمهء کتاب). ودع، هو خزف دود یکون فی البحر و یقال له ببلاد الهند الکوره. (حاشیهء برهان قاطع از عقار: 127). نام هندی آن kawrاست = Cauri(فرانسوی) = Cypraeamoneta. (حاشیهء برهان قاطع از عقار 127 ف).
(1) - بیرونی دربارهء انواع صدف گوید: و من انواعها الودع یجمعها الزنج فی جزائرهم عند جزر الماء و یلقونها فی حفره و یطمونها حتی یموت حیوانها و تعفن لحومها و تبطل و کذلک یفعل فی الدیبجات. (حاشیهء برهان قاطع از الجماهر ص 2 - ضمیمهء کتاب). ودع، هو خزف دود یکون فی البحر و یقال له ببلاد الهند الکوره. (حاشیهء برهان قاطع از عقار: 127). نام هندی آن kawrاست = Cauri(فرانسوی) = Cypraeamoneta. (حاشیهء برهان قاطع از عقار 127 ف).
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول