ود
[وَدد] (ع مص) وِداد. وَداد. وداده. موده. مَودِدَه. دوست داشتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (تاج المصادر بیهقی). || آرزو بردن. (از منتهی الارب) (تاج المصادر بیهقی). آرزو داشتن. (ناظم الاطباء). || (اِمص) دوستی و محبت. (فرهنگ فارسی معین). || (اِ) دوست. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء). || بسیارمحبت. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). بسیار دوست. (ناظم الاطباء). واحد و جمع در وی یکسان است. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). ج، اَودّاد، اَوِدّاء. || وتد و میخ. و این به لغت اهل نجد است. (ناظم الاطباء). میخ. (منتهی الارب). میخ چوبین. (مهذب الاسماء). || بت و صنم. (ناظم الاطباء). وُد. (از ناظم الاطباء) (آنندراج).
درگاه آسان پرداخت برای ووکامرس
اتصال آسان پرداخت به ووکامرس برای تسهیل پرداختهای اینترنتی مشتریان؛ سریع، امن و سازگار با تمام کارتها.
مشاهده جزئیات محصول
